تفاسیر کلامی زیدیهزیدیه فرقهای شیعیاند که پس از امام سجاد (علیهالسلام) به امامت فرزندش زید ـ نه امام باقر (علیهالسلام) قائل [۱]
نوبختی، فرق الشیعه، ج۱، ص۲۱، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۴ق.
[۲]
سعد بن عبدالله اشعری، المقالات والفرق، ج۱، ص۱۸، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
[۳]
علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۶۵_۷۵، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
و بر این باورند که پس از زید هر عالم شجاع فاطمی که در برابر ظلم قیام کند امام واجب الطاعه است. [۵]
شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۵۴_۱۵۵، به کوشش سید گیلانی، بیروت، دارالمعرفه.
۱ - پیشینهمحققان امامیه بر اساس روایات معتقدند زید خود مدعی امامت نبوده [۷]
صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۴۸_۲۵۳، به کوشش و ترجمه مستفید و غفاری، تهران، صدوق، ۱۳۷۲ش.
و پیروانش او را امام پنداشته و فرقهای منسوب به او را متأثر از عقاید کلامی شیعه و معتزله پدید آوردهاند. [۹]
شهرستانی، الملل والنحل، ج۷، ص۱۷۵_۱۸۸، به کوشش سید گیلانی، بیروت، دارالمعرفه.
[۱۰]
شهرستانی، الملل والنحل، ج۷، ص۱۹۶، به کوشش سید گیلانی، بیروت، دارالمعرفه.
بیشتر تفاسیر به ثبت رسیده زیدیه مشهور نیستند. [۱۱]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۲۸۲_۲۸۴، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
افزون بر تفسیر غریب القرآن منسوب به زید بن علی (م. ۱۲۲ ق.) پیشوای زیدیه [۱۲]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۷، ص۲۸۲، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
و تفسیر مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ ق.) که در شمار تفاسیر زیدیه ذکر شدهاند [۱۳]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۷، ص۲۸۲، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
[۱۴]
ابنندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۷، تهران، مروی، ۱۳۹۳ق.
[۱۵]
عبدالله محمود شحاته، تاریخ القرآن، ج۱، ص۱۹۲، الهیئة المصریة العامه، ۱۳۹۲ق.
مهمترین تفسیر آنان، التهذیب فی تفسیر القرآن اثر ابوسعد محسن بن محمد (م. ۴۹۴ ق.) مشهور به حاکم جشمی، عالم و متکلم زیدی است. [۱۶]
عدنان زرزور، الحاکم الجشمی و منهجه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۸۰_۸۵، الرساله.
[۱۷]
عدنان زرزور، الحاکم الجشمی و منهجه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۷۵_۱۹۵، الرساله.
حاکم جشمی در دو مسئله محوری توحید و عدل همچون بسیاری از معتزله عقاید خویش را وامدار اهل بیت پیامبر (علیهمالسلام) میداند. [۱۸]
عدنان زرزور، الحاکم الجشمی و منهجه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۸۴_۸۵، الرساله.
وی در مسائلی چون وعد و وعید ، منزلت بین المنزلتین و امر به معروف و نهی از منکر عقاید معتزله را پذیرفته، آیات مربوط را بر این اساس تفسیر میکند، چنان که در تفسیر آیه «قالَ لا تَختَصِموا لَدَیَّ و قَد قَدَّمتُ اِلَیکم بِالوَعید، ما یبَدَّلُ القَولُ لَدَیَّ و ما اَنا بِظَـلّـم لِلعَبید» وعده و وعید خداوند را لایتغیر میداند [۲۰]
عدنان زرزور، الحاکم الجشمی و منهجه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۸۶، الرساله.
و در آیه «و مَن یعصِ اللّهَ ورَسولَهُ فَاِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خــلِدینَ فیها اَبَدا» گناهکاران را جاودانه در آتش جهنم معرفی میکند. [۲۲]
عدنان زرزور، الحاکم الجشمی و منهجه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۸۷، الرساله.
۲ - آثار تفسیری زیدیهاز دیگر تفاسیر زیدیه ، فتح القدیر اثر محمد بن علی بن محمد شوکانی صنعانی (م. ۱۲۵۰ ق.) است. [۲۳]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۲۸۵، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
[۲۴]
سید محمد علی ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ج۱، ص۵۴۰، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.
این تفسیر آمیزهای از اندیشه زیدی سلفی با غلبه اندیشه سلفی اهل سنت بر رویکرد زیدی اعتزالی است، [۲۷]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۲۸۶_۲۹۹، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
چنان که شوکانی برخلاف دیگر زیدیه تأویل را در آیات صفات نمیپذیرد و آنها را بر ظواهر حمل کرده، کیفیت را به خدا وا میگذارد [۲۸]
شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۲۱۱، بیروت، دارالمعرفه.
[۲۹]
شوکانی، فتح القدیر، ج۱، ص۲۷۳، بیروت، دارالمعرفه.
[۳۰]
محمد حسن غماری، الامام الشوکانی مفسرا، ج۱، ص۱۸۰، جده، دارالشروق، ۱۴۰۱ ق.
و به رؤیت خدا در قیامت معتقد است. [۳۱]
شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۲۴۳، بیروت، دارالمعرفه.
[۳۲]
شوکانی، فتح القدیر، ج۵، ص۳۴۰، بیروت، دارالمعرفه.
[۳۳]
محمد حسن غماری، الامام الشوکانی مفسرا، ج۱، ص۱۸۴_۱۹۰، جده، دارالشروق، ۱۴۰۱ ق.
ردّ عقیده معتزله در مسئله وعد و وعید [۳۴]
شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۲۰۶، بیروت، دارالمعرفه.
[۳۵]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۲۹۶، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
و مقید نبودن غفران ذنوب به توبه در قیامت [۳۶]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۴، ص۴۷۰، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
[۳۷]
محمد حسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۲۹۸، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
از دیگر عقاید متفاوت کلامی شوکانی در تفسیر است.۳ - پانویس
۴ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفسیر کلامی»، شماره۴۹. |